محل تبلیغات شما

سه روز بعدش رفتیم .یکشنبه بود  7 اونجا بودیم .تاریک بود که راه افتادیم .

با هزار اناانزلنا  توی را و گریه های یواشکی  و دلی که آشوب بود رسیدیم اونجا !

برعکس اسم ایدز  محیط مرکز مشاوره خیلی گرم و آروم  بود پر از پرسنل مجرب و کار بلدی که از تو ظاهرت  میفهمیدن اره یا نه  رفتیم  با برگه ای که ماما بهمون داده بود .

رفتیم تو ی یه اتاق که یه خانوم خیلی خوشگل  با موهای فرو رنگ قهوه ای خاص اونجا بود  .سوالاتی کردو  با یه  جمله گفت که بارداری  خیالت راحت چیزی نیس .مارو گفت بریم قسمت تست و خون

اونجا که رفتیم  یه خانوم و آقا نشسته بودن و همین که فهمین باردارم و 8 ماهمه   گفتن هر هفته چندتا خانوم باردار با وضعیت روحی مث شما میان و مرگز بهداشت اونا رو فرستاده و دست آخرم همه منفی درمیاد.و ما باهاشون مشکل داریم و نمیدونم چرا  باردار میفرستن چون کیت ها مثبت کاذب میشن درحالی که مبتلا نیستن.

خانومی که تقریبا همسن خودمم بود اومد داخل اتاق . چهره پریشون منو که دید گفت عزیزم :بچه من الان 11 (که ویروس اچ آی وی )رو توی خون نشون میده و گفتش چهارشنبه بیا.

بعد بیست دقیقه که رفتیم گفت منفیه بعد بیاین  تا جواب کتبی الایزر رو هم بدم و  این جواب اب سردی بود روی دل پر از آشوب من 

بله دوستان عزیزم .دلیل این که من  این موضوع رو توی وبلاگم مطرح کردم این بود که اون روزی که  از مرکز بهداشت اومدمو شروع کردم به سرچ کردن که  ببینم چیز عادی ای هست مثبت شدن کیت هیچ چیز گیرم نیومد  و دل آشوبیم بیشتر شد میدونم غیر از من بازم خانوم هایی باردار به این مشکل برمیخورن امیدوارم بعد از سرچ کردن   این متنو بخونن تا کمتر غصه تحویل بچه طفل معصوم تو شکمشون بدن .


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها